خداونـــــــــــــدا**

کـفـر نـمـی‌گــویـم...

خدایا کفر نمی‌گویم،
پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

توبه**

این همه خود را تحقیر نکنید خدا وقتی شمارا آفرید به خودتبریک گفت...وقتی   احساس غربت میکنید یادتان باشد خدا درهمین نزدیکیست... یادمان باشدکه   خداهیچوقت مارا ازیادنبرده است..به چشم های خوددروغ نگویید،خدادیدنی است.

قلبی که قراره فقط خونه تو باشه خداجون

خدایا

خدایا از خودم خسته شدم.... از خودم و خودیتم  پرهامو خودت باز کن ... تا دوباره تو آسمونت بپرم

هیچ کس با بخشیدن کوچک ...

هیچ کس با بخشیدن کوچک نمی شود؛

و گرنه خداوند اینقدر بزرگ نبود ...