❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

εїз در هــــــــم و بر هــــــمεїз
❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

εїз در هــــــــم و بر هــــــمεїз

اَوَلــْیـלּ بـآر نـیسـتْ کـِـﮧ گـِـریــِـْﮧ مـےْ کـُــنـَم . .؛



اَوَلــْیـלּ بـآر نـیسـتْ کـِـﮧ گـِـریــِـْﮧ مـےْ کـُــنـَم . .؛

 . . .{ اَمــّا اَوَلـیـלּ بآرےْ اَسـتْ } . . . 

کـِـﮧ گـِریــِـﮧ آرامــَم نـِمـےْ کـُنــَد !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نادم پنج‌شنبه 2 مرداد 1393 ساعت 23:08 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

گاهی قصد رفتن می کنم... قصد گریز از تو... از این عشق...

دوست دارم بار و بندیل این دل را جمع کنم و بکوچم از دیار دامنگیر این احساس!

دوست دارم آنقدر از تو دور شوم گه دیگر نه صدایی باشد و نه تصویری از تو و نه خاطره ای... آنقدر دور شوم که انگار نبوده ای هرگز!

اما افسوس که پای گریز ندارم و صیدی را مانم که انس گرفته به دام صیاد!

پاهایم سست تر و قلبم وابسته تر از آنست که رفتن را تاب بیاورد!

اصلا کجا بروم که نباشی؟!

تو همه جا هستی... همیشه با منی!

عکست در قاب ذهنم می درخشد و صدایت، نوای دلنشین زندگی ام شده!

و حضورت گویی بهانه ی بودنم گشته!

نه! گریز از تو ممکن نیست؛ گویی باید از خودم بگریزم تا از تو دور شوم!

مرا توان گریز نیست که مبتلایت گشته ام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد