❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

εїз در هــــــــم و بر هــــــمεїз
❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

❣♕دنـــــیــــــای شــــــــادی ♕❣

εїз در هــــــــم و بر هــــــمεїз

سلام خدا جون …

 

 

  سلام خدا جو ن …  


میدونم ازم دلخوری ، میدونم چند وقته بهت سر نزدم ، میدونم چند وقته فراموشت کردم ! 



خدا جون میخوام واست از دلتنگیم بگم ، میدونم مثه همیشه سنگه صبورمی .. 



دلم خیلی گرفته ، این بار نه از دور و بریهام ، نه از دنیا ، از خودم !! 



یه مدته حضورت توی لحظه های بودنم احساس نمیشه ! 



یه مدته بودنت توی زندگیم کمرنگ شده ! 



یه مدته از گناه ابایی ندارم ! 

 



یه مدته دیگه از سنگینی نگاهت شرم ندارم ! 



یه مدته توی مرداب زندگی غرق شدم !
 


یه مدته بنده ی ناسپاس شدم !
 


یه مدته مغرور شدم !
 


خدا جون نمیدونم چرا دیگه صدای اذونت آرومم نمیکنه ! 



یه مدته شنیدن صدای “الله اکبر ” اذونت مضطربم میکنه ! 



اظطراب از فاصله ی افتاده بین من و تو
 


خدا جون … تو کمکم کن !! 

نذار از تو تهی بشم ، نذار با نبودنت بمیرم !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد